انگار خوابهای عجیب منو راحت نمیذارن...
دیشب باز یه خواب عجیبی دیدم
اینبار خانواده زهرارو میدیدم فقط چهره بابا مامانش و عموش یادمه...
یه جا جمع بودن نمیدونم چرا تو خواب دوست داشتم خانوادشو ببینم
فقط رفتم دیدموشون و رفتم یادمه درو باز کردمو رفتم از باباش خدافظی کردم
مامانش چپ چپ نگام میکرد ولی خانوادش نمیدونستن من کیم
بعد از خواب بیدار شدم
من اصلا خواب نمیدیدم هر خوابیم که میدیدم برام اتفاق میفتاد فردای اون روز
اما الان چند روزه فقط خواب مربوط به زهرارو میبینم
نمیدونم زهرا ازم ناراحته....چرا همش خواب اون....
گلم؟

نظرات شما عزیزان:
|